غنی،کسی نیست که از انبوه کالاها مالامال است،غنی کسی است که می داند رضایت و آرامش از درون می جوشد

و چون این را می داند با قلبی باز می بخشد.

بخشش را می‌توان شکلی از کاهش تنش و اضطراب تلقی کرد. فرد می‌تواند با رها شدن از خشم و آزردگی، تمام توجه خود را به زمان حال معطوف کند و همچنین انرژی خود را به جای پرداختن به خشم و کینه‌ توزی نسبت به دیگران، صرف فعالیت‌های تازه و پیشرفت‌های بیشتر در زندگی کند.
بخشیدن و گذشت برای بسیاری از افراد کار آسانی نیست. خیلی‌ها سال‌ها رنجش‌هایی را در دل نگه می‌دارند اما حاضر نیستند برای رها‌شدن خود و دیگران، آنها را ببخشند. شاید گذشت کار سختی باشد اما نباید فشار روانی و درد و رنجی را که خودداری از آن و کینه‌جویی به‌دنبال دارد دست‌کم بگیریم. در واقع اگر خودداری از بخشش و عفو و گذشت باعث اندوهگین‌ شدن، از دست دادن سلامتی و احساس تنهایی و دلتنگی شود باید ببینیم چه بهایی برای آن پرداخته می‌شود.
بخشیدن مراحل مختلفی دارد و نمی‌توان معنای دقیقی برای آن درنظر گرفت. اما می‌توان گفت بخشش رها کردن احساس ناراحتی و رنجش‌خاطری است که بخش قابل‌ملاحظه‌ای از انرژی، ذهن و توجه ما را نسبت به شخصی که ما را رنجانده اشغال کرده است. هنگامی می‌توانیم بگوییم کسی را بخشیده‌ایم که ساعات طولانی وقت خود را صرف بررسی خطاهای او نکرده و دائم خاطراتش را در ذهن مرور نکنیم. اینکه فقط بگویید «دیگر تو را بخشیده‌ام» واقعا نمی‌توانید او را بخشیده باشید. در واقع بیان و اعتراف ظاهری بخشیدن در حکم برداشتن گام اول برای طی مراحل مختلف این کار است.
انسان در عفو وگذشت است که می تواند ارزش وجایگاه واقعی خویش را به دست آورد این مسئله به ویژه در شداید وسختی ها مانند مجازات قاتلین ودر امور مالی درهنگام تنگدستی فقیران وبینوایان خود را نشان می دهد شخصی که در اوج غضب وانتقام از جرم قاتل می گذرد ویا از مال خود چشم فرو می بندد تا تنگدستی را نیازارد وبا مطالبه پول ومال خویش اورا خوار وذلیل نکند در حقیقت نه تنها کرامت وبزرگواری خویش را خریده است بلکه شرافت وکرامت انسانی را برای همگان حفظ کرده است .
هنگامی که ما از کسی می‌رنجیم ناخودآگاه در مورد رفتاری که باعث رنجش ما شده نتیجه‌گیری و قضاوت‌های بسیاری می‌کنیم. هر شخص با توجه به شخصیتی که دارد رنجیده ‌خاطر می‌شود. یک رویداد ناراحت‌ کننده احتمالا آسیب کمتری به یک فرد آرام و خونسرد می‌زند تا شخصی که به‌شدت خواهان و پایبند رعایت دوطرفه اصول روابط اجتماعی است یا کسی که بسیار حساس و زود رنج است.
بسیاری از افراد قبل ازهرگونه صحبت و کسب اطمینان از منطق فردی که آنها را رنجانده، آنقدر آزرده‌خاطر می‌شوند که دیگر نمی‌توانند به ارتباط خود با آن شخص ادامه دهند و در واقع خیلی زود نتیجه می‌گیرند.البته قبول این واقعیت مهم است که هر یک از ما دنیا را از دیدگاه خود می‌بینیم و ماهیت این دیدگاه علاوه بر بسیاری عوامل- بسیار تحت‌تأثیر شخصیت، تجارب قبلی، نیازها و وضعیت عاطفی کنونی ماست.
عمل به رفتار هنجاری عفو وگذشت موجب می شود تا انسان در نوعی آرامش خاص خود قرار گیرد که آنرا نمی توان از راهی دیگر کسب کرد .
هنگام رویارویی با یک وضعیت جدید و تصمیم‌ گیری درباره اینکه چه واکنشی باید نشان دهیم، احتمال دارد سریع نتیجه‌ گیری کرده و بعد آن را با دیگران بررسی کنیم اما بهتر است قبل از هرگونه نتیجه‌گیری، شرایط خود و طرف مقابلمان را کاملا درنظر بگیریم. مثلا شاید بتوانیم ابتدا خطای طرف مقابل را تصادفی تلقی کنیم و طبیعی است که در این صورت می‌توانیم بسیار ملایم‌تر با آن برخورد کنیم. شاید هم خطای صورت‌گرفته نتیجه کوتاهی و بی‌توجهی فرد مقابل باشد که در این حالت معمولا با سرزنش از طرف ما مواجه می‌شود. اما اگر متوجه شویم خطای صورت‌گرفته تعمدی بوده، بسیار می‌رنجیم و در این حالت بخشیدن برایمان سخت‌تر خواهد شد.

تعریف اول بخشیدن ازنظرمارتین سلیگمن
مدیریت کردن جراحت‌های درونی و روان‌شناختی‌مان می باشد.

تعریف دوم بخشش ازنظرهارگریو
دادن یک فرصت دوباره به طرف مقابل برای تامین اعتماد میان فردی.

بد حالی نسبت به یک آدم دیگر، درست مثل غذای فاسدی است که در آشپزخانه خانه‌مان گذاشته‌ایم و دائماً ‌از بوی گند و مشمئزکننده آن در عذابیم. این مثال واضحی است از اینکه نبخشیدن دیگران در مرحله اول، باعث آزار خودمان می‌شود. آیا حاضرید این غذای گندیده را دور بریزید و خیال خودتان را راحت کنید و از عذاب آن رها شوید؟

قانون بخشایش از دیدگاه دیپاک چوپرا

تمرین قانون بخشایش بسیار ساده است.

− اگر شادی می‌خواهید، به دیگران شادی بدهید.

− اگر محبت می‌خواهید، بیاموزید که محبت کنید.

− اگر توجه و قدردانی می‌خواهید، بیاموزید که توجه وقدردانی نشان بدهید.

− اگر وفورمادی می‌خواهید، به دیگران کمک کنید تا ازنظرمادی غنی شوند.

بخشش و قانون کارما

بخشش مثل دانه‌ای هست که در دل خاک می‌کارید، روزی ثمره آن را دریافت خواهید کرد .

هر کاری که ما در زندگی خودمون انجام می‌دیم اثری در جهان هستی داریم. جهان هستی هم پاسخی متناسب با اثری که کار ما داشته بهمون بر می‌گردونه. درست مثل کوهی که صدای ما رو به خودمون بر می‌گردونه. این مفهوم کلی قانون کارما هست.

بر اساس قانون کارما، بخشش ما اثری در جهان داره، بنابراین جهان هستی در زمان و مکان مناسب، پاسخی متناسب با اثری که بخشش ما داشته به ما برمی‌گردونه. حتی اگه فرض کنیم که ثروتمندی با هدف فرار از پرداخت مالیات بخشی از مال خودش رو ببخشه، باز هم این بخشش اثری در زندگی اون ثروتمند خواهد داشت.

بخشش و قانون دارما

درقانون دارما می خوانیم که هر فردی دراین جهان هستی رسالتی دارد و باید آن رسالت را بخوبی انجام دهد که فقط ازعهده او بر می آید لذا با بخشش حال شما خوب می شود وثروت بطرف شما سرازیر خواهد شد و شما بهتر می توانید قانون دارما را به اجرا درآورید.

بـه گیـتـی ز بخـشـش بــود مـرد بـِه          تـو گـر گـنـج داری ببـخـش و مَـنِـه                  

بـر ارزانـیــان گـنــج بــستـه مــــــدار          ببـخـشـای بـر مــرد پــرهـــیـزکــار

چکیده ای از کتابب ببخش تا پولدار بشی ، که نوشته خودم هست

نویسنده ومحقق : مهندس آیت قدیری            

مدرس،محقق،نویسنده وکارشناس مدیریت    

مطالب اخیر

1 نظر

پیام بگذارید