فواید سکوت کردن وخاموشی

 

چیزی که در سخن نمی‌گنجد فقط با سکــوت قابل فهم است.

ما اصولا خوب بلدیم حرف بزنیم ولی سکوت کردن را بلد نیستیم چون ما در سکوت سخن گفتن را آموختیم ولی هرگز سکوت را نخواهیم آموخت سکوت از درون می جوشد نتیجه فکر و تعقل است سکوت از نشانه های حکمت است کسی که کم سخن بگوید بیشتر می اندیشد و بیشتر رشد می کند و می بالد.

سکوت نقش مهمی در ساختن شخصیت فرد دارد به همین خاطر یکی از مهم ترین برنامه های سیر و سلوک عرفا همین سکوت است. شاید در ابتدا آسان به نظر بیاید اما سکوت کردن کار هر کسی نیست چرا که سخن گفتن جزء  قوای شهوت به شمار میرود و از صفات رذیله است و ما قافله بشری در بند شهوات هستیم به جز معدودی.
«انسان در سکوت و خلوت بزرگ می­‌شود. بزرگی و عظمتِ بشر، ناشی از تمرکز و سکوت است»
جواب مسائلِ ما در «سکوت» است نه در هیاهو و تماشای تلویزیون یا رادیو گوش دادن.

تمامِ کسانی که به عنوانِ بزرگان و پیامبران از آن‌ها نام می­‌بریم، بالاجبار یا به انتخاب خودشان مدت­‌های طولانی در سکوت بوده‌­اند. یا چوپان بوده‌­اند یا در مسیر بی­‌سروصدایی بوده‌­اند یا تشویق شده­‌اند که «سکوت» کنند و جوابِ خیلی چیزها را پیداکرده­‌اند.

جواب سوالها در درونِ من و شماست. بیرون از خود  دنبال آن نگردید.


پیشنهادمی­‌کنم: سکوت را با خاموشی، با مرگ مساوی ندانیم. سکوت، مرگِ جهل است.
حیرت‌انگیز است اگر یاد بگیرید که ساکت و آرام باشید؛ سکوت، نه به‌عنوان عملی برای مهار کردن خود یا سرکوب احساسات، بلکه به‌عنوان روشی برای برخورد هوشمندانه با انواع شرایط. اگر شما بر زبانتان ودرونتان مسلط باشید و اجازه دهید، سکوت می‌تواند زندگی شمارا تغییر دهد.

حقیقت آن است که اساس مدیتیشن ومراقبه ،جرات وتوانایی سکوت وآرام بودن است.
 امروزه مهم نیست چقدر تجربه، پول یا موفقیت اجتماعی داشته باشید درهرحال احساس رضایت از کار وزندگی بسیار کم است. آن‌هم به این دلیل ساده که: همه ما آنچه را که در زندگی ضروری است فراموش کرده‌ایم.

هدف اصلیِ پیشرفت‌های علمی عصر روشنگری و دوران مدرن، آسان‌تر کردن زندگی است اما متأسفانه، هیچ‌گاه نمی‌توانستیم تا این اندازه از حقیقت دورباشیم، چراکه “سادگی” مفهومی است که در ذهن و قلب افراد پدید می‌آید. سادگی چیزی نیست که بتوانید آن را بخرید.

وقتی سکوت می‌کنید می‌توانید قسمت‌های اساسی خود را دوباره کشف کنید. با سکوت به‌سادگی حرکت را متوقف کنید. اگر حرکت را متوقف کنید، آرامش درونی شما به‌طور طبیعی به وجود خواهد آمد.

 

از عالمی پرسیدند : چگونه می توان به میزان عقل کسی پی برد؟

گفت ،از حرفی که می زند. دوباره پرسیدند! گر چیزی نگفت چه؟

جواب داد: هیچ کس آنقدر عاقل نیست که همیشه سکوت کند.

هرکس می تواند به شناخت و درک علل رفتارش در سازش با خود و دیگران توفیق حاصل کند و با کنترل ذهن شخصیت خویش را توسعه بخشد.

سکوت کن هنگامی که نمیدانی چه بگویی ؛ چه پاسخی دهی ؛ ویا چطور بگویی ؛  فقط سکوت کن.

گاهی نگفتن شیرین تر از گفتن سخنان آشفته است ؛ که در لحظه تو را سبک میکند ،در آن لحظه سکوت کن. یک وقتهایی سعی کن چشمهایت را ببندی بر حرفهای نیش دار ؛ و به زبانت اجازه دهی سکوت را تمرین کند.

دقیقه هایی که حس انفجار در سلولهایت تو را از درون میخورد ؛ سکوت را تجربه کن ؛ تا ذهنت با قلبت مشورت کند و تصمیمی درست بگیرد . یک وقتهایی ” سکوت ” پاسخ همه دردهاست.

فواید سکوت کردن

برای سخن سنج بودن باید سکوت کرد که این شگفت انگیز ترین نوع خویشتن داری است.
مهر سکوت یک هدف اصلی دارد و آن هم بیدار کردن هشیاری است. بهبود هشیاری، به معنای بودن در لحظه‌ی حاضر درتمام زمان‌ها و تجربه‌ کردن تمامی کارها با آگاهی کامل است.

اگر قهوه را در حال خواندن روزنامه بنوشید، در واقع قهوه نمی‌نوشید زیرا تمام مدت ذهن‌تان درگیر وظایفی است که در طول روز باید انجام بدهید. شما قهوه‌ می‌نوشید و آگاهانه که فنجان را برمی‌دارید. آن را به لب‌های‌تان می‌رسانید، طعم آن را حس می‌کنید، فنجان را سر جایش می‌گذارید و ذهن‌تان به طور کامل در لحظه‌ی حاضر و کاری که دارید انجام می‌دهید متمرکز است.

با زندگی کردن در زمان حال، هوشیاریتان را افزایش می‌دهید. مانند این است که دست از انجام کارها به صورت خودکار بردارید و خود را از زندگی روزمره جدا کنید. مهر سکوت این هشیاری را بیش‌تر می‌کند و آن تکانی را که لازم دارید به شما می‌دهد، تا نهایتا قالب را بشکنید. این روند به عنوان بیداری معنوی یا حالت روشن‌ضمیری شناخته ومعنی شده‌است.

واژه آنتارمونا ترکیبی است از دو واژه آنتار(درون) و مونا(سکوت)؛
و در کل به معنای سکوت ذهن است. آنتارمونا عبارت است از تمرینی پایه ای و ارزش مند در مراقبه؛ که فرد را بخوبی در مهار کردن ذهن آشفته و رساندن به سکوت ذهن یاری می کند.

سکوت ذهن تمرینی است واحد که به پنج حالت تقسیم می شود:

  حالت اول – آگاهی از حواس پنجگانه و امور کاملا محسوس

  حالت دوم – بیرون کشیدن حواس از عالم خارج و برگرداندن       آگاهی به درون ذهن

  حالت سوم – ناظر بودن بر تمامی افکاری که آزادانه در ذهن   ظاهر می شوند   

 حالت چهارم – اختیاری بودن افکار                    

 حالت پنجم – رهایی از افکار، و در پایان ورود به مرحله مراقبه 

برای مرحله آگاهی از خود، آنتارمونا تمرینی کامل در سیستم پرورش و نظم آگاهی است، با آموختن آن در می یابیم که چگونه از مراحل ذهن،آگاه شویم و افکار را به کنترل درآوریم.
در تمرین سکوت ذهن ما ناظر بر اتفاقات ذهن خواهیم شد و تکرار آن به مدت زیاد ما را به مرحله گواه بودن به خود می رساند.

ای برادر گر تو هستی حق طلب

جز به فرمان خدا مگشای لب

گر خبر داری ز حی لایموت

بر دهان خود بنه مهر سکوت

ای پسر پند و نصیحت گوش کن

گر نجاتی بایدت خاموش کن

وقتی زنی دیوانه وار با تو بحث می کند،خوشحال باش،چون سکوت یک زن نشانه ی پایان توست.

گر کسی در گفتار برتو چیره و غالب شد،بدان هیچ کسی درسکوت بر تو پیروز و چیره نخواهد شد.

بهتر است ساکت بمانی ویک احمق به نظر برسی تا اینکه سخن بگویی وتمام تردیدها را از بین ببری. (آبراهام لینکلن)

گاه سکوت معجزه می‌کند و تو می آموزی که همیشه بودن در فریاد زدن نیست. همه اخطارها زنگ ندارند ، گاهی هم سکوت آخرین اخطار است. سکوت از نداشتن نیست از بزرگواری است برای همین هیچ وقت صدای خدا را نخواهی شنید . محققان و متخصصان علم پزشکی طی سالیان اخیر بارها معجزه درمانی سکوت در کاهش استرس و مبارزه با پریشانی و افسردگی را یادآوری کرده اند. قرار گرفتن در محیطی آرام باعث می شود تا بتوانیم عمیق تر به خود و اطرافیانمان بیندیشیم و با شناخت و درک بهتر از خود و محیط اطرافمان عملکرد بهتری در فعالیت های روزانه داشته باشیم.

فقط زمانی که لازم است حرف بزنید

هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد. قبل از اینکه سخن‌گفتن را آغاز کنید، از خودتان بپرسید که آیا واقعا لازم است که چیزی بگویید یا نه. اگر آنچه قصد گفتنش را دارید ربطی به بحث ندارد، بهتر است از گفتن آن پرهیز کنید. مردم جذب صحبت‌های کسی می‌شوند که کلمات و جملات خود را بادقت انتخاب می‌کند. کسانی که همواره در حال اظهارنظر و نقل داستان هستند به‌مرورزمان محبوبیت خود را از دست می‌دهند. معمولا بیشتر گفته‌های افراد پرحرف بی‌ربط و غیرضروری است.

گاهی تنها دلیل افراد برای حرف‌زدن شکستن سکوت است. این افراد برای شکستن سکوت در جمع‌های علمی و حرفه‌ای مثل محیط کار یا مدرسه سخن‌گفتن را آغاز می‌کنند. اما باید بدانیم که گاهی سکوت چندان هم بد نیست و نیازی به شکستن این سکوت وجود ندارد. مثلا زمانی که شما و همکارتان در یک اتاق مشغول استراحت هستید، نیاز نیست سکوت را با شروع یک گفت‌وگوی غیرضروری از بین ببرید. شاید همکار شما برای استراحت به سکوت نیاز داشته باشد و تمایلی به صحبت نداشته باشد. در چنین مواقعی لبخند زدن دوستانه و حفظ سکوت مودبانه تر خواهد بود.

وقتی زیاد و مداوم حرف می‌زنید، هرچه به ذهن‌تان می‌رسد به زبان می‌آورید. برای‌اینکه یاد بگیرید کم حرف بزنید، باید یاد بگیرید که قبل از حرف‌زدن فکر کنید. قبل از حرف‌زدن به آنچه می‌خواهید بگویید کمی فکر کنید و حرف‌تان را سبک‌سنگین کنید. این روش باعث می‌شود از زدن برخی حرف‌ها منصرف شوید و کمتر حرف بزنید.

کسانی که زیاد صحبت می‌کنند به‌احتمال زیاد بسیاری از اطلاعات محرمانه و حرف‌های خصوصی را ناخواسته بر زبان می‌آورند. قبل از زدن چنین حرف‌هایی حتما کمی مکث کنید. فراموش نکنید که آب رفته به جوی بازنمی‌گردد. همیشه وقت دارید که اطلاعات بیشتری را درمورد یک مسئله در اختیار دیگران قرار دهید اما وقتی حرف محرمانه‌ای را در جمع بر زبان می‌آورید، دیگر آن حرف خصوصی نیست و، برای جبران، کاری از دست شما ساخته نخواهد بود.

رعایت کم‌حرفی به این معنا نیست که در مواقع لزوم از خودتان دفاع نکنید یا منظور خود را بیان نکنید. اگر مسئله‌ای به‌طور جدی ذهن‌تان را درگیر کرده یا نظری دارید که احساس می‌کنید بسیار اهمیت دارد، حرف‌تان را بزنید. افراط در کم‌حرفی نیز مثل افراط در هر کار دیگری صحیح نیست. پس به بهانه کم‌حرفی اطرافیان را از شنیدن نظرات مهم و شاید حیاتی خود محروم نکنید. دانستن اینکه چه زمانی لازم است حرف بزنید از اصول اولیه مهارت در کم‌حرفی است. به‌عنوان‌مثال، وقتی در زندگی شخصی خود دچار یک مشکل جدی می‌شوید، بهتر است، برای کمک‌گرفتن از دوستان و نزدیکان مورداعتمادتان، مشکل را با آن‌ها در میان بگذارید. یا اگر در زمینه کاری نظری دارید که می‌تواند تأثیرات مثبتی روی روند کار داشته باشد، حتما نظر خود را در جمع مدیران و همکاران بیان کنید.

سکوت سرشار از سخنان ناگفته است

از حرکات ناکرده اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های بر زبان نیامده در این سکوت حقیقت ما نهفته است حقیقت تو و من. (مارگوت بیکل)

به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم . ،زبان بریده بکنجی نشسته صمٌّ بکم.

کنونت که امکان گفتار هست

بگو ای برادر به لطف و خوشی

که فردا چو پیک اجل در رسید

به حکم ضرورت زبان در کشی

 

سعدی از زاویه دیگری به سکوت نگریسته است و می گوید: 

زبان در دهان ای خردمند چیست /

کلید در گنج صاحب هنر

چو در بسته باشد چه داند کسی /

که جوهر فروشست یا پیله ور

اگر چه پیش خردمند خامشی ادبست ؛

به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی،

دو چیز طیره عقلست ،دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی.

شاید تاکنون هیچ واژه ای به اندازه « سکوت » در زندگی بشرتاٌثیر گذارو کاربرد نداشته و نخواهد داشت . از روزیکه بشر پا به عرصه هستی گذاشته با معنای این کلمه بر خورد نموده است . در هر موقعیتی سکوت معنایی خاص برایمان به ارمغان آورده است : سکوت در خانواده ، اجتماع ، سیاست ،شغل ، مصلحت ،مدرسه و فرهنگ ها سکوت را به معنای : دم فرو بستن ؛ خاموش ماندن ، خاموشی گزیدن گفته اند.

باید گفت : اصلی‌ترین و اساسی‌ترین راه برای تحول بنیادی شخصیت« ساکت شدن ذهن » است و

کمیاب ‌ترین رویداد در عالم از ابتدای بشریت تا اکنون همین« سکوت ذهن »است

هیچ چیز نیرومند تر از سکوت باطنی، ضمیر و جان در تحول شخصیت آدمی وجود ندارد و مظلوم‌تر

از این واژه و ناشناخته ‌تر از این روش وجود ندارد.

یکی از شیوه های دیگر سکوت ؛ « سکوت اجتماعی» است . سکوت اجتماعی هم انواعی دارد. گاه

سکوت جامعه از آنجاست که در سنت فکری و فرهنگیِ خود هزینه ی خطای سخن را بسیار سهمگین

کرده. در این بستر جامعه به ;خطا پذیری به عنوان اصلی ترین فاکتور رشد بی اعتنا می ماند!

و گاه سکوت اجتماعی نحوی مقابله با رشد;همهمه است و یا دلایل دیگر معنای قاموسی سکوت زبان فرو بستن و اینکه تارهای صوتی حنجره شما حرکت نکند که بدیهی است.

اما این معنا را سکوت زبانی یا ظاهری می‌گوییم که پیام عرفا، قبل از آن‌ها اخلاقیون و پیش از همه

این‌ها پیام انبیا بوده است. عارف این بستن زبان ظاهری را مقدمه‌ای برای بستن زبان ذهن می‌داند

یکی از قوی‌ترین شهوت‌های انسانی سخن گفتن است، به همین دلیل است که زندان انفرادی هنوز

سخت‌ترین مجازات است، چون کسی نیست که با او سخن بگوید .

در جهان کنونی، لااقل در جوامعی که بینش مدرن بر عرصه سیاست حاکم است، نوعی سکوت وجود

دارد که بنام «سکوت سیاسی »نامیده شده است . بعضی از روشنفکران دانش آموخته که به مسائل

سیاسی و اجتماعی جامعه خو یش حساسیت دارند و نسبت به مردم جامعه بی تفاوت نیستند و می کوشند تا دانش و علم را در خدمت تغییر مناسبات سیاسی – فرهنگی – اقتصادی – اجتماعی جامعه قرار دهند و مرعوب سیاست حاکمان هستند؛ سکوت می کنند و لب فرو می بندند.این معنا در تمام کشور های توسعه یافته و غیر توسعه یافته حاکم است . سکوت همیشه سمبل رضایت نیست بلکه اغلب اوقات نشانه عدم رضایت است . گاهی هم سکوت معنی اعتراض می دهد.

قدرت سکوت

قدرت و سطح انرژی ارتعاشی بالایی در سکوت وجود دارد و این موضوع برای کسانی که حتی یکبار

تجربه اش کرده باشند، به یک اعتیاد و عادت همیشگی تبدیل خواهد شد. سکوت راه فهم زبان خلقت و اسرار آفرینش است. زمانی که ذهن خود را آرام می کنید و زندگی خود را در سکوت پیش می برید،

الهامات بیشتر می شوند، خلاق تر می شوید، قدرت بیشتری پیدا می کنید و مسیرهای خاصی برای شما نمایان می شوند. سکوت نوعی حضور آگاهانه از دنیای خارج به درون است و متمرکز ساختن این دقت بر هدف ها و خواسته های ماست و اینگونه ضمیر ناخودآگاه ما پاسخ مورد نظر را در زندگی بیرون ما آشکار خواهد کرد.

وقتی از سکوت حرف زده می شود، منظور یک سکوت تمام عیار درونی است. یک ثبات و آرامش

مطلق. در زمانهایی که از هر راه حلی نا امید شده و درها به روی شما بسته می شود، سکوتی تمام

عیار راه حل بسیار ویژه ایست که دوباره کنترل همه چیز را به دست شما باز می گرداند. سکوت سمبل و نماد بی نهایت است. انسان با سکوت کردن می تواند به دنیای درون سفر کند و همچنین این

سکوت است که در برابر مشغله های ذهنی و‌مشکلات ما همانند آبی سرد بر آتش است.

فراموش نکنیم که انسانهایی که معمولاً ساکت هستند و در خودشان فرو می‌روند به یک صفت خوب هم شناخته می‌شوند؛وبه آنها لغب اهل تفکر بودن را می دهند.

سکوت، در ادبیات ایران جای ویژه ای دارد . اشعار زیادی در این مورد سروده شده و در صفحات

زرین ادبیات فارسی جای گرفته است . به مانند اشعار زیر:

صدف وار گوهرشناسان راز

دهان جز به لؤلؤ نکردند باز

فراوان سخن باشد آگنده گوش

نصیحت نگیرد مگر در خموش

از ان مرد دانا دهان دوخته ‌ست

که بیند که شمع از زبان سوخته‌ست (سعدی)

چند خموش می‌کنم سوی سکوت می‌روم

هوش مرا به رغم من ناطق راز می‌کنی. (مولانا)

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما

بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم. (حافظ)

ای برادر گر تو هستی حق طلب

جز به فرمان خدا مگشای لب

گر خبر داری ز حی لایموت

بر دهان خود بنه مهر سکوت.(عطار)

نفس تو گر ز نطق یابد قوت

لب ببند از سخن به مهر سکوت.(جامی)

مهر سکوت با دل بی آرزو خوش است

از خامشی چه سود چو گویاست آرزو

ناله اگر که برکشم، خانه خراب می شود

خانه خراب گشته ام، بس که سکوت کرده ام. (صائب تبریزی)

رو نشین خاموش، چندان ای فلان

که فراموشت شود، نطق و بیان

خامشی باشد، نشان اهل حال

گر بجنبانند لب، گردند لال. (شیخ بهایی)

جملات بزرگان درباره سکوت

هر واژه ای همچون لکه ای غیر ضروری بر روی سکوت و خلا می ماند. (ساموئل بکت)

چیزی که در سخن نمی گنجد فقط با سکــوت قابل فهم است. (شمس تبریزی)

سکوت بهترین حالت بیان بی اعتنایی است. (جرج برنارد شاو)

بهترین اشخاص کسانی هستند که اگر از آنها تعریف کردید خجل شوند و اگر بد گفتید سکوت کنند

( جبران خلیل جبران)

وقتی کلمات غیر شفاف می شوند. من روی به عکس ها می آورم. وقتی تصاویر کافی نباشد. به سکــوت بسنده می کنم. ( انسل آدامز)

عموما اشخاصی که زیاد می دانند کم حرف می زنند و کسانیکه کم می دانند پرحرف هستند

( ژان ژاک روسو)

سعی کن درست صحبت کنی و گرنه عاقلانه این است که سکوت کنی. (جورج هربرت)

همانطور که ما باید مسئولیت هر سخن بیهوده خود را بر عهده بگیریم. باید مسئولیت هر سکوت بیهوده مان را نیز قبول کنیم. : ( بنجامین فرانکلین)

هروقت در مورد احساست شک داری خاموش باش. : ( الکساندر پوپ)

روشن تر از خاموشی چراغی ندیدم و سخنی به از بی سخنی نشنیدم تا ساکن سرای سکوت شدم

(بایزید بسطامی)

آیت قدیری

از بین تمام فضیلت ها، سکــوت را انتخاب کن. چرا که بوسیله آن می توانی متوجه عیب های دیگران

شوی. و عیب های خود را پنهان کنی. ( جرج برنارد شاو)

هیچ چیز به اندازه ی سکــوت و خاموشی باعث افزایش قدرت نیست. (شارل دو گل)

تنها آرامش و سکوت، سرچشمه ی نیروی ابدی و جاوید است. ( فیودور داستایفسکی)

اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آرند. بهتر که سخن گویی تا دیگران خاموشت کنند. (سقراط)

 

📚 سایت دات پن – آیت قدیری

         https://danpen.ir 

مطالب اخیر

4 نظرات

پیام بگذارید